لیدا فیلم

خلاصه داستان :«ستاره» دختری فقیر است که با مادرش زندگی می کند. او هم درس می خواند، هم کار می کند تا مادر پیرش بیش از حد توانش کار نکند. اما درست روزی که متوجه می شود دانشگاه قبول شده، اتفاقی ناگوار زندگی او و مادرش را به هم می ریزد.

خلاصه داستان :دختر یک مرد سنتی، پس از ازدواج زندگی زناشویی ناموفقی دارد. پدرش که از این موضوع آگاه است تصمیم می گیرد برای ازدواج دو دختر دیگرش شرایطی قائل شود. به همین منظور شرایط خود را به صورت یک بخش نامه بر روی کاغذ می آورد و از خواستگارها می خواهد طبق مفاد مندرج شده، پا پیش بگذارند...

خلاصه داستان :فیلم داستان انسانی را روایت می كند كه برای یافتن هویت اصلی اش به كشورش برمی گردد.

خلاصه داستان :احمد مرادی كه حدود 40 سال پیش به دلیل عدم موفقیت در خواستگاری از دختری به نام «اختر» به فرانسه مهاجرت كرده، اینك بنا به توصیه پزشكان معالج خود به ایران بازمی گردد و همزمان به جست و جوی دوستان و آشنایان می پردازد در حین این جست و جو «اختر» را درمی یابد، اما...

خلاصه داستان :حرفه ای یکی از فیلم های کوچکتر و کمتر دیده شده ای است که پوران درخشنده کارگردانی کرده، در فیلم سینمایی حرفه ای ها داریوش فرهنگ ایفای نقش می کند. آذین که یک کلاهبردار حرفه ای است در شرکت خود با جلب اعتماد اشخاص پولدار، اقدام به کلاهبرداری از آنها می کند. در این میان نزدیکترین دوستش نیز نقشه هایی در سر دارد...

خلاصه داستان :نگار در آستانه ازدواجش با ایمان درمی یابد که او تعهدی در زندگیش دارد که نمی تواند آن را به خاطر ازدواج، نادیده بگیرد. نگار دچار تردید می شود. آیا به ایمان حق دهد و آینده زندگی مشترکشان را با نفر سومی تقسیم کند و یا ...

خلاصه داستان :درباره دختر و پسر جوانی هر کدام متعلق به یک طبقه اجتماعی متفاوت، دختر از طبقه فقیر جامعه و پسر از طبقه پول دار و با کلاس ناخواسته در یک مسیر مشترک کنار هم قرار می گیرند تا اتفاقات تازه ای را رقم بزنند.

خلاصه داستان :زنی جوان به نام نیکا به گویندگی برنامه های عروسکی علاقه دارد، اما همسرش که یک کارخانه عروسک سازی را اداره می کند با او مخالف است. نیکا با کمک استاد خود دست به ترفندهایی می زند و ماجراهایی شیرین می آفریند....

خلاصه داستان :رضا پسر جوانی ست که با موتور مسافرکشی میکند. او با معلم جدید روستا، لیلا آشنا میشود و کم کم دلباخته او می گردد و احوالاتش طوری تغییر میکند که مادرش او را برای شفا به امامزاده می برد.

خلاصه داستان :طاها، پس از سال های طولانی رزم و اسارت به کشور باز می گردد. همه چیز تغییر کرده است حتی خانواده اش، ولی طاها نمی داند در پس این واقعیت های تلخ، حقیقتی پنهان شده است.